چشمه عشق
دوشنبه 89/4/28 8:44 صبح| | نظر
چشمه عشق
خود
را چون چشمهای میدانم جوشان که
لبالب از عشق است و جویهای فراوان
عاشقی
از اطراف آن جاری است. جوی بی
قراری مدام، محبت همیشگی، عشق لایزال،
اشتیاق ماندگار و ...
احساس
من آن است که هر روز جوشش این چشمه بیشتر و زلالتر
میگردد و باید بیش
از روزهای پیشین به معشوق خود ابراز عشق نمایم.
هر لحظه باید با او سخن
بگویم و باید بگویم که نه همه عشق من که همه
هستی و جان و روان من هست.
باید به او بگویم که شب و روزم به یاد او
میگذرد. عشق میجوشد و من باید
عشق را فریاد کنم. باید بگویم که دل
در تنگنای این سینه گاه سخت میتپد و
میخواهد که به پرواز درآید و از
شدت شوق به معشوق سینه را بدرد. باید
بگویم که چگونه و چقدر دوستش دارم.
عشق
از تمام وجود من میجوشد. در بی قراری و اشتیاق و عشق دائم
هستم و جز یاد
او آرامم نمیسازد. باید که بگویم به بلندای عرش خدا عاشق او هستم.
نمیدانم آنان که عاشق نیستند چگونه زندگی میکنند اما من چنین هستم
و تا هستیام هست، چنین خواهم بود.
هر چه هستم ...
دوشنبه 89/4/28 8:43 صبح| | نظر
اگر زمین بودم، بذرهای عشق تو را در خود داشتم و عاشقانه سبز میشدم
اگر آسمان بودم، فقط مرغ عشق تو را در پهنه خود داشتم و عاشقانه آبی میشدم
اگر کوه بودم، آتش عشق تو را در دل داشتم و عاشقانه سرخ میشدم
اگر باران بودم، فقط بر آن جا میباریدم که نشانی از تو دارد
اگر باد بودم، دربدر، مسافر کوی تو میبودم
اگر گل بودم عطر عشق تو را میپراکندم
اگر دریا بودم، در هر موج تو را صدا می کردم و در ساحل امن عشق تو آرام میگرفتم
اگرخورشید بودم، ذرات مهر و محبت تو را در جهان منتشر میساختم
اگر ماه بودم با رؤیای دیدن تو هر شب در آسمان سرگردان میگشتم
هر چه هستم، هر که هستم، هر جا هستم، در هر زمان،
جز عشق تو نمیدانم
جز مهر تو نمیخواهم
و جز یاد تو آرام جانی ندارم
داستان عاشقی
دوشنبه 89/4/28 8:42 صبح| | نظر
داستان عاشقی
داستان عشق داستانی است عجیب حتی برای خود عاشق.
عاشق اگر خود هزار غم در سینه داشته باشد، بی تاب نمی شود ولی اگر غم یار بیند و ناراحتی او را احساس کند، تاب و توان از دست می دهد.
عاشق دوست می دارد که همه بلاهای
جهان بر او نازل گردد اما محبوبش در آسایش و شادی باشد. او تحمل تیغ بر
قلب خود را دارد اما توان دیدن خار بر پای معشوق را نه.
و چنین است که عشق نهایت نهایت فنا شدن عاشق است در هوای معشوق.
عشق من
دوشنبه 89/4/28 8:28 صبح| عشق، love | نظر
عشق خوب من!
هر شب دسته های گل یاس را بر دیوارهای کوچه پس کوچههای قلبم می آویزم و سنگفرش های مسیر آمدنت را با گل های رز قرمز می آرایم و برق نگاه مشتاقم ظلمت شب را میشکافد و منتظر میمانم تا قدم بر دیدگان من گذاری.
پری روی من !
هر شب با چشم دل مشتاقانه به سوی تو مینگرم و آنگاه که از دور میآیی، با چشم خویش میبینم که هوا بوی خوش بهار میگیرد و نفس عاشقانه باد صبا عطر گیسوانت را میپراکند و میخرامی و به سوی من میآیی و جان من به پرواز درمیآید و در سینهام دل طاقت ماندن ندارد و به سوی تو پر میکشد.
زیبای من !
با آن که دیدارهای من با تو شبانه است، اما چهره زیبای تو در پس پرده تیره شب، چون نخستین شکوه سپیدهدمان در سحرگاهی لطیف پرده ظلمت شب را پاره میکند، زیبا و خیال انگیز است.
دلبرمن !
روز که تمام میشود، خورشید با همه درخشش و گرما میرود و جای خود را به تاریکی و سرمای شب میسپارد اما آفتاب عشق تو چگونه است که در آسمان دل من جاودانه میدرخشد و شب به دنبال ندارد؟
آرامش من !
دنیا که به خواب میرود، من با تو تنها میشوم و راز میگویم. روی زیبای تو را در خاطر میآورم و عشق نثارت میکنم. آسمان روی تو را مینگرم و بر ستارگان رویت لبخند میزنم. خیره خیره کمان ابروانت را میبینم و در برق چشمانت غوطه ور میشوم.
عاشقانه
چهارشنبه 89/4/23 1:23 عصر| | نظر
عاشقانه
نوشته شده در سه شنبه بیست
و دوم تیر 1389 ساعت 23:2 شماره پست: 3
1- هیچ کس ارزش اشکهای تو رو نداره ? کسی که ارزشش رو داشته باشه
هرگز باعث اشک ریختن تو نمیشه.
2-
عاشق شدن آسونه اما عاشق موندن خیلی سخته.
3-
ممکنه که برای دنیا یک نفر باشی? اما شاید برای یک نفر تموم دنیایی.
4- عقل
هزار چشم دارد و عشق فقط یک چشم ولی وقتی که عشق میمیرد نور زندگی از بین میرود.
5- دنبال کسی نگرد که بتوانی با او زندگی کنی، دنبال کسی بگرد که
نتوانی لحظه ای بدون اون زندگی کنی.
6- گاهی شعر سراغم را میگیرد? گاهی هوای تو ، تفاوتی نمیکند ، هر دو ختم میشوید به
دلتنگی من.
7- وقتی
تو هستی تمامی جهان با تو است، و وقتی تو نیستی فقط درماندگی و غم با من است (ویلیام شکسپیر).
8- بکوشید دوست داشتنى ها را به دست آورید،
و گرنه مجبورید آنچه را به
دست آورده اید، دوست بدارید (سخنی از مارک تواین).
9- نمی خواهم بگویم
دوستت دارم، میخواهم بدانی دوستت دارم.
10- هیچ چیز نمی تواند بر عشق حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم
بر همه چیز است. (لافونت)
11- عشق من
: طبیب قلب من باش، زیباترین غروبم.
12- همه میگن 1 ساعت یعنی 60 دقیقه و یک دقیقه یعنی 60 ثانیه اما
هیچکس بهٍم نگفت 1 ثانیه بی تو یعنی 60 سال.
13- نمیتوان عاشق یک
مرده شد... روزی که به عشقم پشت پا زدی در قلبم ترا کشتم و در گوشهای تاریک
و سرد خاکت کردم.
14- ای بی
انتها در عشق بمان با من در لحظه لحظه ی زندگیم.
15- تا ابد
تک چراغ روشنی قلبم تو هستی و خواهی ماند.
16- عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه یک نفر
یا بزرگ کردن یک نفر به اندازه دنیا.
17- عاشق شدن هنر نیست ، عاشق ماندن هنر است.
18- هر وقت دلت ابری شد بزار بباره، رنگین کمون ، بعد از بارون رنگ می گیره.
19- هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده تا نشکنه ! ولی می تونه به دلش یاد بده تا که
وقتی شکست لبه تیزش دست کسی رو نبره.
20- عشق مثل ساعت شنی می مونه، همانطور که قلب رو پر می کنه، مغز رو
خالی میکنه!
21- عشق یعنی عبرت روزگار ، شلاق زمانه ، قصاص زندگی ، ولی افسوس...... قصاص زندگی
را دید.... شلاق زمانه را خورد.....ولی عبرت نگرفت.
22- در زندگی سه راه رو دنبال کن : 1- دوست داشتن رو برای یک تجربه 2- عاشق
شدن رو برای یک هدف 3- فراموش کردن رو برای قبول واقعیت
23- دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو
بودن پیدا میکنم.
محبوب من
چهارشنبه 89/4/23 1:17 عصر| | نظر
محبوب من
نوشته شده در شنبه هفتم فروردین 1389 ساعت 13:43 شماره پست:
2
محبوب من! من بی تو اگر بهار هم باشم،
بهاری غریبم که در زمستان متوقف مانده و یا جویبار سرگردانی هستم که دریا برایش
فقط یک رؤیاست. الهه عشق من! هر چه قدر که زمان بیشتر می گذرد، عشق تو در تار و
پودم بیشتر فرو میرود و میبینم با عشق تو که شکوهی چون دریا دارد و رفعتی چون
آسمان، من خود را خوشبختترین حس میکنم و صد زمستان را در پای یک لحظه عشق تو
ذبح مینمایم. هستی من! روزها از پی هم می آیند و می گذرند و فراموش می شوند ، آما
هیچ چیز، تو را از یاد من بیرون نمی برد. شبها در میان ظلمت و خاموشی، چهره زیبا
و آسمانی تو در چشم دل و جان من زیباتر و آسمانیتر از هر شب جلوه گر میشود و دست
غارتگر روزگار را به صفا و زیبایی آن هیچ راهی نیست. عشق من! هرگز چهره تو از
برابر دیدگانم کنار نمی رود. هر شب چون چشم بر هم می گذارم اولین چیزی که در
خاطرم، چشم جانم مینشیند تو هستی و هر روز چون دیده بر جهان باز میکنم، اولین
تصویری که میبینم تصویر توست. روز و شبم از آن توست.
مناجات عشق
چهارشنبه 89/4/23 1:15 عصر| دعا، عشق، مناجات | نظر
بار خدایا
تو را سپاس
بی حد و مرز که
تمام هستی ام
را غرقه کرده ای در عشق یار
و شب و روزم
را در محبت او بی قرار
و جانم را از
مهر او سرشار
مهربانا
می دانی که
گاه چنان در آتش هجران می سوزم
که اشک پهنای
صورتم را می پوشاند
و غبار فراق
همه سرزمین هستی را سیاه می کند
و دلم ضجه
های خاموش می زند
ولی زبانم
همچنان شکر تو را گوید
و می
ستایمت بر مهری که در دلم جای داده ای
بار خدایا
او تمام
زندگی من است
پایداری عشق
را از تو طلب می نمایم
و از تو می
خواهم که
تا آخرین نفس
جانم را رهین عشق قرار دهی
را بدون یاد او نباشم